کجایی سهراب
کجایی سهراب ؟ ! ...
تو کجایی؟
آب
را گل کردند..... چشم ها را
بستند و چه با دل کردند......
وای... سهراب کجایی آخر ؟!! ....
زخم ها بر دل عاشق کردند.....
خون به چشم شقایق کردند...
تو کجایی سهراب ؟ ...
که همین نزدیکی عشق را دار زدند...
همه جا سایه ی دیوار زدند ...
ای سهراب کجایی که ببینی...
حال دل خوش...مثقالی است.......
دلِ خوش سیری چند ؟
صبرکن سهراب ...!
گفته بودی قایقی
خواهی ساخت!
قایقت جا دارد؟؟؟!!
من هم از همه ی اهل زمین دلگیرم...
+ نوشته شده در دوشنبه ۱۳۹۲/۰۲/۰۹ ساعت 16:31 توسط حوا
|